گور مترادف


گور مترادف صفت فرم

  • قدیمی, باستان, grizzled رقابت و موهای خاکستری, محترم, به کهنه، سالمندان ربايش خاکستری hoar خاکستری, موهای سفید.

گور مترادف فعل فرم

  • سوراخ بر چوب اویختن شاخ، transfix، tusk، نیزه، سوراخ کردن، نفوذ، تف، سوراخ، gouge.
گور لینک های مترادف: قدیمی, باستان, محترم,