گوشته مترادف


گوشته مترادف اسم فرم

  • پنهان سازی کیپ، قرار دادن، پانچو serape، شال، لباس، کت، بیش از لباس نیام smock کت, لباس بلند و گشاد.
  • پوشش, پاکت پتو vestment پرده سایه بان سپر حجاب پنهان، مدفوع.

گوشته مترادف فعل فرم

  • پنهان حجاب مبهم، لباس مبدل، ماسک، پرده، صفحه کفن، سپر، فنيرس، پوشش، قرار دادن، پاکت، قرار داده، پتو، overspread، قرار گرفتن.
گوشته لینک های مترادف: لباس بلند و گشاد, پوشش,

گوشته مترادف،