گوشتی مترادف
گوشتی مترادف صفت فرم
- ، تحریک پیشنهادی اشاره باردار، عمیق، عمیق، مختصر، سخنور، معنی دار، قابل توجهی، قابل توجهی.
- اضافه چاق و چله، چربی، چاق و چله، چاق، وزن، تنومند، فربه، چاق، portly، دیده، thickset، rotund، سنگین، سنگین،، قوی ساخت، خشن.
- مختصر شرکت شاداب، گوشتی، pulpy، چاق و چله، شاداب.