گوشخراش مترادف


گوشخراش مترادف صفت فرم

  • خشن، مش، strident، نا موزون، rasping، hoarse، خشن، gruff، هاسکی، ناموزون و پر سر و صدا و clangorous، های ناشی از گلو، سنگ زنی، تراشیدن.
گوشخراش لینک های مترادف:

گوشخراش مترادف،