گونی مترادف


گونی مترادف اسم فرم

  • کیسه کیسه جیب، فشار با نوک انگشت، کیف، خورجین، پشتي، کیف بغلی، کیف دستی، کیف ditty.

گونی مترادف فعل فرم

  • آتش، اخراج، تخلیه، اجازه دهید، انتشار، بیرون راندن، cashier، رها، shelve، دور انداختن، تبدیل، گزاف گویی.
  • غارت pillage شروع نابود، ذخیره کردن زباله، despoil، غارت، نوار، از بین بردن، desolate، نابود کردن، تخریب، خراب، کاهش.
گونی لینک های مترادف:

گونی مترادف،