گوه مترادف


گوه مترادف اسم فرم

  • شروع بازی شطرنج شگرد دستگاه تاکتیک مى دهم كه تدبير باز دسترسی گام، فرصت، پا در درب.
  • گوه، کیستون کلید voussoir گوشه پنجم cuneus cleat آبشار کوتر، بیلچه.

گوه مترادف فعل فرم

  • جمعیت فشار، جام جم، مسائل خودرا برای امتحان اماده، تسلیم، تراست، نیروی، رم، مطبوعات، آرنج.
گوه لینک های مترادف: