یوغ مترادف
یوغ مترادف اسم فرم
- اسارت بردگی بردگی، برده داری، peonage، بردگی، اجبار، انقياد، حبس، اجبار، بار، وزن.
- باند کراوات tether، جفت، دسته سه تایی، لینک، اتصال، اتحادیه، پالهنگ، یقه، قاب، هدف فوتبال، پیوندی، زنجیره ای، افسار.
یوغ مترادف فعل فرم
- پیوستن متحد ترکیب، لینک، اتصال، زن و شوهر، همسر، ازدواج، هل دادن، جلوه، ببندید.