تحسین مترادف


تحسین مترادف اسم فرم

  • تشویق به سلامتی تشویق، دوباره، شور و شوق.
  • تصویب، ترس، ستایش، مدح، عزت پرستش hero-worship، توجه، به رسمیت شناختن، شوق، تعجب می کنم.

تحسین مترادف فعل فرم

  • احترام به نفس احترام لنین، عشق ورزیدن، عبادت، نگاه کردن به مشروعیتِ, افتخار, جایزه, ستایش.
  • استهزاء, بی احترامی, disdain, اى.
  • تحسین ستایش خوش آمدید، تگرگ، تأیید، -جویند، تشویق، سلام، extol، جشن، تبریک می گویم.
  • تحسین ستایش ستایش، تگرگ، extol، تأیید، تعریف، eulogize، -جویند، تسبيح.
  • لذت در لذتی است که از تصویب، توسط خوشحال، عشق، دوست، لذت، علاقمند باشد، قدردانی، گرفته شده باشد.
  • کف زدن و تشویق و تگرگ، hurrah، دست بدهد.
تحسین لینک های مترادف: افتخار, جایزه, ستایش, استهزاء, بی احترامی, اى,

تحسین مترادف،