ستایش مترادف
ستایش مترادف اسم فرم
- افتخار ستایش شناخت، جلال، تشویق، تحسین، دسته گل، مدال، تاج، لورل، شهادت، سلام، ادای احترام، تحسین، دوباره.
- تعریف تقدیر تحسین، تشویق، plaudit، مداحی، laudation، ادای احترام، تصویب، جشن، چاپلوسی، جلال، puffery، صابون نرم، panegyric، encomium.
- حرمت هیبت احترام، عبادت، ستایش، تمكين، عزت نفس، بیعت، صمیمیت، بزرگداشت، دمیدم،، تحسین، توجه.
- عبادت.
- عشق.
ستایش مترادف صفت فرم
- ستوده، قابل تحسین، ستوده، براورد، نمونه، معتبر، شایسته، مدل، سزاوار شایسته و عالی.
ستایش مترادف فعل فرم
- تحسین ستایش-جویند، eulogize، افتخار، تحسین، تعریف، تملق گفتن، افزایش، extol، بزرگ، جلال، تسبيح، ستایش و احترام، عشق ورزیدن.
- ستایش، تحسین, extol, تحسین, eulogize.
- واگذار، متعهد، مطّلع، عملکرد، ارائه.
- پیشنهاد افزایش، تایید تایید، تایید.