جن مترادف


جن مترادف اسم فرم

  • بچه شریر و شیطان، حقه بازی، خارپشت، gamin.
  • جن.
  • شبح ظهور شبح، روح، فانتوم، phantasm، سایه، شبح، banshee.
  • پری جن, جن دزد، جن، پری، leprechaun, یکجور دوربین عکاسی، گنوم، موجود وهمی.
  • پری, بازیگوش, جن, کوتوله, گنوم, یکجور دوربین عکاسی, leprechaun.

جن مترادف فعل فرم

  • بترساند مزاحم آزار، disquiet، مغشوش، unnerve، unhinge، ترساندن، ناراحت، زنگ، لینک، ارعاب، daunt، بنويسيم،، پیله اشکال.
جن لینک های مترادف: جن, پری, بازیگوش, جن, کوتوله, گنوم,