شیطان مترادف


شیطان مترادف اسم فرم

  • استاد صدای تیز و تند جادوگر، گذشته استاد، شیطان، متعصب، کارشناس، نرم افزار، دیوانه وار، مهره، معتاد، چرم گاومیش، جانباز، طرفدار، maven.
  • حیوان جانور، هیولا سادیست، شکنجه، hellcat، evildoer، غول، ادم خائن و بدنهاد، مار، جادوگر.
  • شیطان beelzebub، نیک قدیمی شاهزاده تاریکی belial یکی بد، tempter، شیطان، باطل شیطان.
  • شیطان شیطان، ترور، هیولا غول، evildoer، تبه، حیوان، جانور، وحشی، hellcat، اهل جهنم، بچه شریر و شیطان، گرانبهایی، سرکش، ادم.
  • شیطان, شیطان hellhound archfiend, beelzebub یکی بد، dybbuk، کابوس، succubus، شیطان.
  • شیطان, بچه شریر و شیطان, جن.
  • شیطان, قدیمی نیک, beelzebub archfiend سیمان بد یکی، مار شاهزاده تاریکی روح بد، tempter، دشمن.
  • شیطان.
  • هیولا غول جانور، حیوان، بربر، وزیر، وحشی، تبه، ادم، کشنده، سادیست، غول.

شیطان مترادف صفت فرم

  • نافرمان خود سر، بر خلاف نافرمانان، بی احترامی، بازیگوش، بد، گستاخ، ستمکار، recalcitrant، خیره unmanageable حافظۀ، كسانى از گمراهان.

شیطان مترادف فعل فرم

  • آزار و اذیت bedevil کسی را دست انداختن، گورکن، تحریک، victimize، قلدر، طاعون، درآورد، پریشان، تحریک کردن، آزار و اذیت، رنجانید، مشکل، شکاری.
شیطان لینک های مترادف: شیطان, شیطان, بچه شریر و شیطان, جن, شیطان, شیطان,

شیطان مترادف،