نویسنده مترادف


نویسنده مترادف اسم فرم

  • صادركننده خالق، مخترع، پدر، طراح framer، برنامه ریز، معمار، محرک، پدر موسس، موسس.
  • نویسنده, litterateur, bookman, مرد نامه پنمن wordsmith هک، potboiler.
  • نویسنده, رمان نویس, ١۶٢٨، پنمن, نمایشنامه, کارگردان, litterateur.
  • گرافيست، پنمن copyist, کاتب, chirographer.

نویسنده مترادف فعل فرم

  • نوشتن.
نویسنده لینک های مترادف: نویسنده, نویسنده, کارگردان, کاتب, نوشتن,