آهسته مترادف،
آهسته مترادف، صفت فرم
- زود سریع، وقت شناس, قبل, زودرس.
- سریع, روشن, هوشمند, هشدار.
- سریع, متحرک, شلوغ, پر جنب و جوش، فعال.
- شتابزده, سریع, شتاب زده، سریع.
آهسته مترادف، فعل فرم
- سرعت بالا، تسریع عجله تسریع، پیشبرد، سرعت بخشیدن به.