اعتبار مترادف،


اعتبار مترادف، اسم فرم

  • implausibility نا برابری غیرمحتملی در نظر، untenability.
  • بی اعتمادی, اعتمادی, ناباوری, شک, incredulity.
  • بی اعتمادی, ناباوری, شک.
  • بی اهمیتی علائم، ابهام، lowliness، رسوایی، بی احترامی کاهش، ذلتی.
  • مخالفت، dispraise، disesteem.

اعتبار مترادف، فعل فرم

  • بی اعتمادی، شک، كافر.
  • تناقض، رد، نفی، لغو.
  • نادیده گرفتن، بی اعتنایی، نادیده می گیرند.

اعتبار مترادف