بازی مترادف،
بازی مترادف، صفت فرم
- ترسو, fainthearted, ضعیف, خجالتی, کراون, احتیاط.
بازی مترادف، فعل فرم
- استرس، تاکید بر بازی زیر خط دار خط، جلب توجه به ستایش.
- بازی به حداقل رساندن, decry, نور را ناراضی بودن، براق بیش از.