باز مترادف،
باز مترادف، صفت فرم
- اشغال محدود گرفته شده, بسته, محدود.
- تحمل prejudiced باریک، منحرف، بسته شد.
- حیله گر، حیله گر مکار محتاط در سخن، مرموز.
- مخفی مخفی مدفون, پنهان, نهفته است.
- منع بسته مسدود شده متوقف شده، بسته شده است.
باز مترادف، فعل فرم
- برابر قرار دادن فراگیر، بستن خاموش.
- خاموش نوار نزدیک، قفل، متوقف.
- مهر نزدیک، عضویت، پلاگین، متحد.
- نتیجه گیری، پایان، پایان، فسخ، نزدیک.