بالا مترادف،


بالا مترادف، اسم فرم

  • پایین, افسردگی, trough, نادر.
  • پایین, ریشه, پا, نادر, عمق.

بالا مترادف، صفت فرم

  • امری عادی و متوسط و فروتن، پایه، معمولی، مبتذل.
  • بدترین talentless ناشناخته، بی کفایت، شپشو.
  • دوم، فروتن، ضعیف، حداقل، ناچیز ضعیف.
  • متواضع, ارزان, نامی, cut-rate, کم قیمت.
  • هوشیار، کم، detoxified، پایین، افسرده.
  • پیش پا افتاده, دنیوی, پیاده, متوسط, بی اهمیت.
  • کم، کم، کوتاه کوتاه، ناچیز چمباتمه زدن،.

بالا مترادف