برآمدگی مترادف،


برآمدگی مترادف، اسم فرم

  • حفره دندانه دندانه، شیب، سوراخ.

برآمدگی مترادف، فعل فرم

  • قرارداد، کوچک، جلوگیری از تورم، خشک شدن، خرد شدن.

برآمدگی مترادف