به دست آوردن مترادف،


به دست آوردن مترادف، اسم فرم

  • زوال ماکولا روندى، فروپاشی، کاهش، انحطاط، آوارگى.
  • زیان کسری، بدهی، کمبود به صورت پیش فرض، arrears، تعهدات.

به دست آوردن مترادف، فعل فرم

  • از دست دادن، شکست برانند، نایاب، زباله، اسراف.
  • وخامت, انحطاط, حالا, رد, افول, ebb.

به دست آوردن مترادف