بی پروا مترادف،


بی پروا مترادف، صفت فرم

  • ادب مودب احترام، فروتن، متواضع، دوراندیش، با احتیاط.
  • بالا فکر، اخلاقی، محترم متفکرين سیب،، اصولى.
  • ترسو, خجالتی, ترس, نگران, بزدلانه.
  • مراقب هوشیار محتاطانه، محتاط، محتاط، طرح های صرفه.

بی پروا مترادف