جلوگیری از تورم کردن مترادف،


جلوگیری از تورم کردن مترادف، فعل فرم

  • باد aerate متورم، بزرگ، گسترش، گشاد، پف دار.
  • تعریف، تملق گفتن, تحسین, soft-soap, کره.

جلوگیری از تورم کردن مترادف