جلو مترادف،


جلو مترادف، اسم فرم

  • تضاد disunion، اصطکاک، جدا بودن الگوهايى، اختلاف عقیده.
  • جوهر, طبیعت, احساسات, واقعیت, ماده.
  • عقب، عقب، زیرین, داخل, داخلی, پوشش, پس زمینه.

جلو مترادف، صفت فرم

  • بازنشستگی، ترسو، خجالتی، deferential میلی تمایلی، bashful.

جلو مترادف