داغ مترادف،


داغ مترادف، صفت فرم

  • آرام و جمع آوری شده، apathetic، سرد است.
  • سرد، منجمد انجماد یخی و خام.
  • شیرین و مطلوب, insipid, خفیف, تخت.
  • مسئله.

داغ مترادف