راست مترادف،
راست مترادف، صفت فرم
- , کج خم پیچ خورده منحنی موجی، فرفری.
- offbeat, غیر متعارف, بوهمیایی, نامتعارف است.
- ، شکسته متناوب ناپیوسته نامنظم پراکنده، fitful.
- بی نظم, درهم, مخلوط, اشتباه, اشتباه کنید.
- زیر جلی متقلب، غیر مستقیم، بی ثبات، کج، روی حیله و تزویر, حیله گر.
راست مترادف، فعل فرم
- ظروف سرباز یا مسافر، ناراحت، تکان تکان خوردن.