سریع مترادف،
سریع مترادف، دهيد فرم
- ، آهسته آهسته، باهستگی، متوسط است.
- آزادانه، insecurely، slackly.
سریع مترادف، صفت فرم
- slack، لنگی بی حال enervated آهسته، مرده است.
- ، آهسته تدریجی بی شتاب عمدی، تنبل.
- ، عمدی باهستگی, آرام, laggard, تنبل.
- ، پایدار دائم مستمر imperishable مداوم، تغییر ناپذیر است.
- آهسته، تنبل، کشیده کردن، plodding، عقب مانده.
- خشک به نظر برسد كشور هوشیار، محترم، مناسب و معقول، decorous، prudish، مربع.
- عمدی آهسته, الحسین, تنبل, بی اثر, torpid, غیر فعال،، خزش، plodding.
- نا امنی لرزان متزلزل، لرزان، سست، شکننده، نامشخص، inconstant.
- کسل کننده, احمق, تنبل, آهسته به عقب.
- کسل کننده، stolid، slow-witted، witted کسل کننده.