فعال مترادف،


فعال مترادف، اسم فرم

  • خنثی، حصار نگهدار.

فعال مترادف، صفت فرم

  • ، آرام نیز مرده خفته، خواب.
  • اهمال جدا uninvolved، disengaged، غیروابسته، degage.
  • بی اثر، تنبل، بی حال، نكاتي، phlegmatic، کند.

فعال مترادف، فعل فرم

  • قبول, اقدام, اعطای, عملکرد, تسلیم.

فعال مترادف