نجیب مترادف،


نجیب مترادف، صفت فرم

  • ضعیف, unimpressive, رایج, unprepossessing, undignified.
  • فرومایه، پایه، متوسط، بزدلانه، خدمت.
  • کم به دنیا، تسلیم شده، کلاس پایین تر.

نجیب مترادف