نور مترادف،


نور مترادف، اسم فرم

  • تاریکی دل تنگی سیاهی، تاریکی شب.

نور مترادف، صفت فرم

  • تیره سایهدار مبهم، تیره، سایه.
  • سنگین.
  • طاقت فرسا شدیدی دشوار است، دشوار، مالیات، سخت، wearisome.
  • قوی، متراکم.
  • مهم, جدی, قبر, غم انگیز, عاقل.

نور مترادف، فعل فرم

  • تیره، بی جان، becloud.
  • کشیده خیس کردن، فرو نشاندن, خاموش, قرار.

نور مترادف