وجدان مترادف،


وجدان مترادف، صفت فرم

  • ، فاسد بی پروا و غیر اخلاقی و نادرست، بیشرمی است.
  • بی دقتی slovenly درهم و برهم، شتابزده، راستى.
  • متفکرين, محترم, فقط, نمایشگاه.
  • معقول، محدود، متوسط.

وجدان مترادف