پر کردن مترادف،


پر کردن مترادف، فعل فرم

  • خالی تخلیه, اگزوز, نایاب, استفاده کنید تا حذف، از درجه اعتبار ساقط.
  • نایاب, استفاده از, مصرف, اگزوز, خالی.
  • کاهش slenderize مخروطی، افول، محدود، جلوگیری از تورم.

پر کردن مترادف