پیروز مترادف،
پیروز مترادف، صفت فرم
- از دست, ناموفق, دادن مورد ضرب و شتم, جای کسی را گرفتن, شکست, عظمتش.
- فروتنی، shamed خجالت، abashed، تحقیر.
- مورد ضرب و شتم, فتح, شکست, ناموفق, شکست خورده.
پیروز مترادف، فعل فرم
- از دست دادن شکست سقوط، تسلیم، پین مفصل گردنده، سقوط.