کشنده مترادف،
کشنده مترادف، اسم فرم
- relenting مهربان دلسوز انسانی اصولى، تعاوني.
کشنده مترادف، صفت فرم
- hit-or-miss, بی اثر, معمولی, درهم و برهم، گاه به گاه.
- بی ضرر خوش خیم nonlethal بی ضرر, امن, محافظ.
- بی ضرر، خوش خیم, امن, بی ضرر, غیر سمی.
- نوع انسانی نظرى, ارام, گرم.