کپک زده مترادف،


کپک زده مترادف، صفت فرم

  • تازه، جدید، روشن،، شکوفایی درخشان.
  • تازه، خالص، شیرین، طراوت.
  • پر جنب و جوش, جدید, اصلی, هیجان انگیز, حالا.

کپک زده مترادف