گسترش مترادف،


گسترش مترادف، اسم فرم

  • انقباض, کاهش, diminution, فشرده سازی, مهر.

گسترش مترادف، فعل فرم

  • باریک، سفت، straiten، محدود، constrict.
  • برش های کوتاه، محدود کردن، فسخ، سقط جنین.
  • جمع آوری، جمع آوری، جمع و جور، خوشه.
  • قرارداد کوچک باریک، حلقه، متراکم، بریزید.
  • قرارداد، کاهش، کاهش، کوچک، خشک شدن، پژمرده، افول، متراکم.
  • محدود کنیم، تمرکز، تمرکز، constrict، فشار.
  • محدود، محدود، محدود، محدود کردن، کاهش، تلسکوپ.
  • همگرا، دیدار، فشار نزدیک پیوستن.
  • کوتاه, فشرده سازی, قرارداد، حلقه، constrict، رول, بریزید.

گسترش مترادف