گوشت مترادف،


گوشت مترادف، اسم فرم

  • تضعیف, sap, تخلیه, enervate, تن پایین آب پایین.
  • روح، روان، روح، حیو، معنویت، immateriality، سایه، soulfulness.

گوشت مترادف