آرزو مترادف
آرزو مترادف اسم فرم
- تمایل اشتیاق hankering تمایل، دوري، ولع مصرف, می خواهید خواهد شد، میل، لذت.
- طومار درخواست تجدید نظر، نرم افزار، entreaty، خواستی، کت و شلوار، برسند، پیشنهاد، نیایش.
آرزو مترادف فعل فرم
- تمایل آرزوی طولانی، طلب، طمع، فانتزی، مراقبت، نیاز، نبود، می خواهم.
- درخواست فرمان، درخواست کردن التماس بپرسید، سفارش، مستقیم، خواهش، تمنایی، برادران،، التماس کردن.