احتیاط مترادف
احتیاط مترادف اسم فرم
- احتیاط مراقبت اختیار، فکر، قضاوت، تمرکز حواس، توجه، heedfulness، دوراندیشی، دوراندیشی، مشیت الهی، judiciousness، circumspection، عقل سلیم، با مادر.
- احتیاط.
- اقتصاد صرفه جویی، صرفه thriftiness، تادیب، امتناع،، parsimony، ارائه، اعتدال، پرهیز.
- اندرز هشدار، زنگ هشدار، اخطار، tipoff.
- مراقبت احتیاط گريزى، توجه، watchfulness، هوشیاری، circumspection، نگرانی، توجه، فکر کردم.
احتیاط مترادف صفت فرم
- با احتیاط محتاطانه، دقیق، با احتیاط، هوشیار ونماینده، chary، نگهبانی، هشدار، ناظر و مراقب و مواظب، عمدی.
- با صرفه thrifty اقتصادی parsimonious, ترککرده، متوسط، معتدل، ایثارگرانه، sparing، طرح های صرفه، penurious، نیش.
- محتاط مراقب با احتیاط، اجتماعی، دوراندیش، عاقلانه، متفکر، معقول، chary، زیرک، هوشیار، محتاط، محاسبه، levelheaded، سرد است.
احتیاط مترادف فعل فرم
- هشدار هشدار forewarn، پند دادن، زنگ پندشان، forebode، portend، نوک.