افتخار مترادف
افتخار مترادف اسم فرم
- احترام توجه شهرت، اعتماد به نفس، اعتبار، جلال، کرامت، بیعت، تمكين، پست، شهرت، احترام، نظر.
- یکپارچگی rectitude قداست، صداقت، اصل، عدالت، ناشایستی، سهام، انصاف، nobleness.
افتخار مترادف صفت فرم
- ، gratifying پاداش، خشنود، رضایت بخش، exalting، ennobling، غنی سازی، به یاد ماندنی.
- افتخار احساس خشنودی کند خوشحال، خوشحال، مغرور، سپاسگزار، خوشحال، راضی، خود احترام.
- متکبر،، overbearing اذعان، highhanded،، conceited خود راضی خودخواه، مغرور، disdainful، مهربان مآب، خود خواهی، toplofty، مغرور، uppity، high-and-mighty.
افتخار مترادف فعل فرم
- احترام نفس توجه، احترام، ستایش و احترام، عشق ورزیدن، عبادت، مقدس، ارزش، جلال.
- ستایش ستایش dignify، بزرگداشت، -جویند، جشن، تزئین، fete، lionize، تعریف، استناد، شناخت.