امر مترادف
امر مترادف اسم فرم
- حزب اجتماعی، کار، با هم، جمع آوری، مراسم جشن جشن تابع جشن، اجرای مجلس انس ورقص.
- رابط ارتباط فتنه، عاشقانه، عشق، صمیمیت.
- کسب و کار, انجام, رویداد موضوع نگرانی، مناسبت، فعالیت، اتفاق می افتد، قسمت، تعهد، پروژه، سرمایه گذاری، مورد، چشم انداز، shebang.
امر مترادف فعل فرم
- سفارش مستقیم، تقاضا، فرمان فرمان، نیاز، تجویز، مقدر، شارژ، استخوان ارواره.
- ناکرده، ممنوعیت، منع، interdict، روز، جلوگیری از نوار.
- پرويز، بیرون راندن، اخراج، جابجایی، خلع، اخراج، پرتاب، تخلیه، cashier، تنزل، برهانیم، unfrock، نزول مرتبه، حذف، آتش، گونی، می تواند.