اوباش مترادف
اوباش مترادف اسم فرم
- باند, عالم اموات، باند، توطئه, سندیکا, خانواده.
- جمعیت توده, اراذل و اوباش، مردم بسیاری، riffraff، polloi توده، ازدحام، له، مغولان، جمع آوری.
اوباش مترادف فعل فرم
- جمعیت اطراف لبه خشن، jostle، فراگیر، غلبه بر، سیل زده.
اوباش لینک های مترادف: باند,
خانواده,