اینسو و انسو جهیدن مترادف
اینسو و انسو جهیدن مترادف اسم فرم
- عشوه گر, trifler, کسی را دست انداختن، philanderer، پلیبوی, سرهم بندی کردن.
اینسو و انسو جهیدن مترادف فعل فرم
- trifle اسباب بازی، کسی را دست انداختن، coquet، dally philander، سرب، جلب، tantalize، رنجش، beguile.