بافت مترادف
بافت مترادف اسم فرم
- ساختار سازمان، طبیعت، شخصیت، احساس احساس، ترکیب، آرایش، ماده، کیفیت، تجربه، تصور.
- سطح, احساس ثبات را لمس کنید.
- شبکه زنجیره رابطه ساختار وب، مجموعه، جرم، تنظیم.
- پارچه، گاز، مش، بند شیطان، فیلم، مسائل, پارچه, بافته شده.
بافت مترادف فعل فرم
- تشکیل هم بافتن، حصیر، گره، بافته plait، wattle، قلاب دوزی، ریسمان، پیچ و تاب، چرخش، حلقه، موضوع، درج.
- را تشکیل می دهند ایجاد، مد، اختراع، ببافند ساخت، طراحی، ایجاد، تولید، contrive، ساخت.