بحران مترادف


بحران مترادف اسم فرم

  • بحران.
  • نقطه عطف اضطراری، اوج، exigency تنگه کمی مالش چلیپا معضل مخمصه مخمصه محاکمه ترجمه­ناپذيري تقابل، بحران.
بحران لینک های مترادف: بحران,