برعکس مترادف


برعکس مترادف صفت فرم

  • كسانى از گمراهان خود سر به جلو، balky، نیکزاد، اذیت کننده، حافظۀ، زود رنج، cantankerous، غیر قابل پیش بینی.
  • مخالف، مخالف بازدارندگي دیگر جایگزین, مختلف, برخودارند،، مکمل، متناقض، جایگزین، تعارض معکوس.
برعکس لینک های مترادف: مختلف,

برعکس مترادف،