تحت الشعاع قرار دادن مترادف


تحت الشعاع قرار دادن مترادف فعل فرم

  • پیشی بگیرد.
  • گرفتگی تسلط، domineer، کنترل، غلبه بر منجر شود، تحت الشعاع قرار دادن، را برتر بودن، شکست دادن، outclass، باطل، پیشی بگیرد.
تحت الشعاع قرار دادن لینک های مترادف: پیشی بگیرد,