تحریم مترادف
تحریم مترادف اسم فرم
- تایید تصویب، تصویب، تقدیر، پذیرش توجیه، تصویب، مجوز، زیاده روی، تشویق.
- توقف خویشتن ممنوعیت, ممنوعیت، محرومیت، مانع، مانعی بر سر راه، انسداد، مانع، ممنوعیت، قرنطینه.
- فرمان و دستور و فیات و قانون، حکم، فرمان، حکم.
تحریم مترادف صفت فرم
- معتبر.
تحریم مترادف فعل فرم
- باختن قطع، حذف، ممنوعیت، نوار، ostracize، blackball، رد رد، گوشزد می سازد.
- تأیید لقاء اجازه می دهد، تایید تایید، تصویب دهند، پشتیبانی، گواهی، تشویق، به معتبر شناختن، به نفع.
- منع بلوک، نوار، مانع بررسی، interdict، روز، ممنوعیت، قرنطینه.