تصاحب مترادف


تصاحب مترادف فعل فرم

  • درک درک ببینید، دریافت، درک، گرفتن در، ثبت نام، متوجه، درک، دستگیری.
  • را نگه نگه گرفتن درک کلاچ ربودن, گرفتن.
  • ضبط را تلاشهاى، غصب، شانگهای، تحت تاثیر قرار دادن, ربودن, ناب، ربودن، دستگیری، قلاده، خرج کردن.
  • مصادره نگه داشتن، مناسب، سلب مالکیت، پیشدستی داشتن، commandeer، ربودن، skyjack.
تصاحب لینک های مترادف: گرفتن, ربودن,