تکرار مترادف
تکرار مترادف اسم فرم
- repetitiousness تکرار، تکرار redoing، بازسازی، مقدمه،، restatement، عود، عود، تقلید، الگوها،، تکرار، نشسته،، déjà vu.
- تکرار.
- کپی تکراری بدل بازتوليد کلیشه ضبط خودداری کنند دوباره به نواز دعوت، litany، اکو تکرار دو برابر بشرح فوق، تکرار مکررات.
تکرار مترادف فعل فرم
- تکرار باز گو، انجام بیش از تاکید، استرس، din، طبل، restate، rephrase، retell، چکش، میخواهم، تکرار مکررات.
- تکرار باز گو، دوباره می گویند، retell ازنو، بازسازی، تصریح، reassert، تاکید، re-experience، reinform، هارپ، میخواهم، restate.
- فاش, فاش کردن هدیه نشت، بحث، موش.
- کپی کنید.