جد مترادف


جد مترادف اسم فرم

  • forebear, جد, primogenitor, forefather, پدري, procreator, پدر و مادر.
  • جد forefather، forebear، پدر و مادر پدري، begetter، پدر، مادر، سد، procreator، سلف.
  • منبع پديد سرچشمه، سرچشمه، خالق، الهام، نویسنده، پیشگام، بنیانگذار، مخترع، علت، پیشرو، پیشرو.
  • پیشرو استاد سلف، صادركننده، پدر، مادر، begetter، سابقه، منبع، نمونه، سابقه.
جد لینک های مترادف: جد, پدري,

جد مترادف،