حاشیه مترادف
حاشیه مترادف اسم فرم
- avocation سرگرمی سرگرمی انحراف تفریحی آرامش حواس پرتی تفریح، فوق العاده، بهره.
- اضافی, بیشتر, فراغت, مازاد کمک هزینه مکمل پاداش حق بیمه, احتمالی.
- حاشیه لبه مرز, مرز، آستانه، لبه، selvage، طاقچه، مرز، حومه، پاسگاه، محدود، سجاف، محدود، حاشیه، محیط.
- راه گریز آرنج اتاق عرض، محدوده، دامنه، فضا، اتاق، بازی، بستر گسترده.
- لبه مرز، آستانه، طرف مرز، لبه، حاشیه، سجاف، دامن، طاقچه، فلنج.
- مرز, پیرایش, تکبر, بریده نشده، سجاف بندی, جعد و شکن گیسو.
- مرزهای محدوده قطب نما, مرز, مرز، محیط، دور، محدود، حوزه، مدار، حاشیه سطح.